عیدتون مبارک

اگر چه یادمان می رود که عشق تنها دلیل زندگی است اما خدا را شکر که نوروز هر سال این فکر را به یادمان می آورد.پس نوروزت مبارک که سالت را سرشار از عشق کند

 

یادم باشد که زیبایی های کوچک را دوست بدارم حتی اگر در میان زشتی های بزرگ باشند
یادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند ، نه آن گونه که می خواهم باشند.

 

 

به امید دیدار در سال جدید

 

 

:: موضوعات مرتبط: با حال، همه چی، ،
نویسنده : مامان شایان
جان ما بد میگم؟؟

مردان فرانسوی یه زن دارن زنشون رو خیلی خیلی دوست دارن ....................  مردان آمریکایی یه زن دارن یه دوست دختر , دوست دخترشون رو خیلی دوست دارن .................... مردان ایرانی یه زن دارن , سه تا صیغه ای , هفت تا دوست دختر آخرشم مادرشون رو از همه بیشتر دوست دارن................. واااااااالا بخدا

 

:: موضوعات مرتبط: ، ، ،
نویسنده : مامان شایان
لطفا درخواست رمز نکنید...

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
:: ادامه مطلب
نویسنده : مامان شایان
اندر حکایات پسته عید

امروز نمی دونم جواب کدوم کار خوبم رو گرفتم! رفتم صد گرم نخودچی گرفتم داشتم میخوردم یه پسته توش بود!باور کن اشک توی چشام حلقه زد.


 

یدونه “پ” هست که تو رو به دوتا “پ” که آرزوته میرسونه:
“پول”ه که میتونی به “پراید” و “پسته” برسی!!!


 

پسته دسته دوم کیلویی ۲۰تومان مال یه پیرزن پولداره که دندون نداشته فقط نمکاشو مک زده


 

با این اوضاع گرونی آجیل عید نوروز باید جلوی مهمون پول نقد بزاریم و بگیم خودت برو هر چی دوست داری بخر  


سوپری محلمون "پوست پسته" میفروشه کیلویی 10هزار تومن!

حتما میگین پوست پسته چه صیغه ایه دیگه؟

 
یکی اینکه قاطی پسته ها کنی بذاری جلو مهمون که زیاد نشون بده،

دوم اینکه بذاری جلو در خونه قاطی آشغالا که مردم فکرکنن پسته خوردین

 

 

نویسنده : مامان شایان
خرسی

:: موضوعات مرتبط: ، ، ،
نویسنده : مامان شایان
نبودت

 

وقتی نبودی چشام عادت کرده بود به بارونی بودن.


وقتی نبودی بارون چشام خونی بودن.


وقتی نبودی یاد گرفتم زندگی رو بدون قلب،

بدون تپش، بدون حرکت.


وقتی نبودی فهمیدم که چطور میشه نفس کشید

بدون اینکه هوا استنشاق کنی.


فهمیدم رفتن یعنی چی. موندن و سوختن یعنی چی.


وقتی نبودی
، من مرگ رو تجربه میکردم.

 

 

وقتی نبودی نبودنت همه جا بود......


زمانی خواهی فهمید  وقتی نبودی چی کشیدم

 

 

 

:: موضوعات مرتبط: ، ، ،
نویسنده : مامان شایان
عشق

عشق یعنی خاطرات بی غبار

دفتری از شعر و از عطر بهار

عشق یعنی بی تو هرگز پس بمان

تا سحر از عاشقی با او بخوان

عشق یعنی هرچه داری نیم کن

از برایش قلب خود تقدیم کن

 

 

 

:: موضوعات مرتبط: ، ، ،
نویسنده : مامان شایان
حال میده

شایان و شوشو دارن فرش میشورن من ........      

خوب خسته شدم دارم نفس میگیرم دیگه.......

نویسنده : مامان شایان
سرنوشت

 

 

من, سرنوشت تو

تو, سرنوشت من

چه دلنشین ...

:: موضوعات مرتبط: ، ، ،
نویسنده : مامان شایان
چند روش بستن بند کفش

 

اینم 15 روش بستن بند کفش

 

 

با تشکر از آقا شاهین عزیز

:: موضوعات مرتبط: با حال، همه چی، ،
نویسنده : مامان شایان
یه خاطره

 

اگر مالک تمام دنیا بودم

تنها به یک شهر قانع می شدم

 و در آن شهر تنها به یک خانه

 و در آن خانه تنها به یک اتاق

و در آن اتاق تنها به یک بستر

و در آن بستر تنها به یک آغوش

 و آن آغوش , آغوش توست

 چون آرمیدن در آن چیزی است که بر آن عاشقم

 

:: موضوعات مرتبط: ، ، ،
نویسنده : مامان شایان
میخوام از عشق بگم

 

 

تو باش

نه برای اینکه در دنیا تنها نباشم

تو باش تا در دنیای تنهاییم  تنها تو باشی

 

 

مـــــــــرا ببوس


نه یـــــــــک بار

كه هــــــــــــــــزار بار 

بگذار آوازه ی عشـــــق بازیمان  چنان در شهر بپیچد

 
که  روسیاه شونـــــــــــــد آنها که

بر سر جدایــــــی مان  شرط بسته اند

 

 



آرام ترین تپش قلبم را

تقدیمت میکنم تا بدانی که

آرام بخش همه ی وجودم تویی...

 

 

:: موضوعات مرتبط: ، ، ،
نویسنده : مامان شایان
یادش بخیر

 

خدا رو شکر بازم داره بارون میاد

دلم میخواد مثل این مادر بزرگا بشینم روی یه صندلی راحتی روبروی پنجره اتاق یه عینک کوچیک خوشکلم بزنم ، دوتا میل بافتنی هم بگیرم دستم همونجوری که به بارون نگاه میکنم بافتنی هم ببافم . یهو سرمو بگیرم بالا از پنجره به بارون خیره بشم     بعد شوشو که دیگه الان واسه خودش حاج آقایی شده عصا زنان بیاد پشت سرم   دستش رو بندازه رو شونم منم دستم رو بذارم رو دستش..... بعد حاج آقا بگه یادت میاد حاج خانــــــم....... منم بگم آررررره میگه میشه اون روز رو فراموش کرد    بعد یهو بالا سرمون یه موجی تشکیل بشه همونجور که من و حاج آقا داریم توی موج گم میشیم شایان با توپ بزنه موج رو بشکنه اون موقع است که من خودم رو روبروی کامپوتر میبینم که دارم این پست رو مینویسم شوشو هم رو مبل دارز کشیده در حال نگاه کردن شمیم عشق خوابش برده

 

حتما که نباید بری توی افق محو بشی.....

 

:: موضوعات مرتبط: با حال، همه چی، ،
نویسنده : مامان شایان
یه دوره آموزشی بریم اصفهان .....

آموزشی اصفانیه به پسرش در موردی پست کردن نامه بدونی تمبر:

خب حواسدا جمع کون بچه؛ 

آدرسی گیرنده را بجا فرستنده بنویس آ بعد بندازش توو صنداقی پست. . . 

او وخ پست چیه میبیند تمبر ندارد پس میرفسدش برا فرستنده. . . 

باریكلا باباچی!!!!!!!!!!

:: موضوعات مرتبط: با حال، همه چی، ،
نویسنده : مامان شایان
دردسرهای من

هر کی خواست بگه رمز رو بهش بدم

 

 

 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: غمگینانه، باران غم، ،
نویسنده : مامان شایان
کپی برداری

 

کپی فقط با ذکر منبع 

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

:: موضوعات مرتبط: غمگینانه، ،
نویسنده : مامان شایان
رسیدن بخیر

شایان و شوشو رفته بودن مشهد یه هفته ای نبودن حسابی دلم واسه هر دوتاشون تنگ شده بود. صبح ساعت 4 رسیدن . شایان با گریه اومده توی خونه با صدای گریش بیدار شدم رفتم طرفش میگم سلام مامان جان چی شده چرا گریه میکنی میگه چرا تو نیومدی درو باز کنی. میگم مامان جان آخه من خواب بودم حالا بیا بغلم که دلم واست یه ذره شده نگام کرده میگه ماشینام کو میگم توی اتاق خوابیدن شما بیا به مامان بوس بده اومده بغلم اشکاش رو پاک کردم دستشو انداخته دور گردنم میگم بیا بریم لباس راحتی بپوشونمت بریم بخوابیم همچین جدی  زل زده تو چشام میگه برو فلش رو بیار میخوام پت و مت رو نگاه کنم میگم پت و مت خوابیدن آقا زیر بار نرفت که نرفت. خلاصه ما خوابیدم آقا شایان نشستن پت ومت تماشا کردن ....

 

بی جنبه ها داشته باشن  بعدا یکی یکی اسماشونو میخونم

 

:: موضوعات مرتبط: ، ، ،
نویسنده : مامان شایان
گوسفند به این خوش تیپی دیده بودی؟

 

:: موضوعات مرتبط: با حال، همه چی، ،
نویسنده : مامان شایان